۱۳۸۹ دی ۷, سه‌شنبه

سازمانهاي پيشرو

مورچه هر روز صبح زود سر كار مي رفت و بلافاصله كارش را شروع مي كرد .
با خوشحالي به ميزان زيادي توليد مي كرد .
رئيسش كه يك شير بود و مي ديد مورچه بدون سرپرست بدين گونه كار كند بسيار متعجب بود .
بنابراين فكر كرد كه اگر مورچه مي تواند بدون هيچگونه سرپرستي بدين مقدار توليد كند پس با داشتن يك سرپرست حتما مقدار توليدش افزايش پيدا خواهد كرد .
او بدين منظور سوسكي را كه تجربه بسيار زيادي در سرپرستي داشت و به نوشتن گزارشات عالي شهره بود ، استخدام نمود .
اولين تصميم سوسك راه اندازي دستگاه ساعت ثبت ورود و خروج بود .
او همچنين براي تايپ و نوشتن گزارشات به يك منشي نياز داشت .
عنكبوتي هم مسئوليت بايگاني و جواب تلفنها را به عهده گرفت .
شير از گزارشات سوسك لذت برده و از او خواست نمودارهاي كه نرخ توليد را توصيف مي كند تهيه نموده تا با آن بتوان روندها را تجزيه و تحليل كند. او مي توانست از اين گزارشات به هيئت مديره مي داد استفاده كند .
بنابراين سوسك مجبور شد كه كامپيوتر جديدي همراه با يك پرينتر ليزري بخرد .
او از مگس براي مديريت واحد تكنولوژي اطلاعات استفاده كرد .
مورچه كه زماني بسيار بهره ور و راحت بود از كاغذ بازي و جلساتي كه بيشترين وقتش را هدر مي داد بسيار ناراحت بود .
شير به اين نتيجه رسيد كه زمان آن فرا رسيده كه شخصي را به عنوان مسئول واحدي كه مورچه در آن كار مي كند معرفي كند .
اين سمت به جيرجيرك داده شد . اولين تصميم او نيز خريد ميز و صندلي ارگونومي براي دفترش بود .
اكنون واحدي كه در آن مورچه كار مي كرد به مكاني غمگيني تبديل شده بود كه ديگر هيچكس در آنجا نمي خنديد و همه ناراحت بودند .
در اين زمان بود كه جيرجيرك ، رئيس يعني شير را متقاعد كرد كه نياز مبرم به شروع يك مطالعه سنجش شرايط محيطي وجود دارد .
با مرور هزينه هاي كه براي اداره واحد مورچه مي شود . شير فهميد كه بهره وري از گذشته بسيار كمتر شده است .
بنابراين او جغد كه مشاور شناخته شده و معتبر بود را براي مميزي و پيشنهاد راه حل اصلاحي بود، استخدام نمود .
جغد سه ماه را در آن واحد گذراند و با يك گزارش حجيم چند جلدي باز آمد . نتيجه نهايي اين بود كه « تعداد كاركنان بسيار زياد است» .
حدس مي زنيد اولين كسي كه شير اخراج كرد، چه كسي بود .
مسلما مورچه ، چون او عدم انگيزش را نشان داده و نگرش منفي داشت .

۶ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
مطالب وبلاگت را در چند روز كلا مطالعه كردم . خيلي وبلاگ جالبي از لحاظ محتوا داريد ولي چرا از عكس جهت جذابيت وبلاگت استفاده نمي كنيد . من شما را لينك كردم . باز هم سر مي زنم.

ايوب گفت...

تصوير جالبي از گسترش و بسط بوروكراسي‌ها كه سازمان را از اثربخشي دور كرده و نتيجه آن فرار و يا تعديل نيروهاي نخبه‌اي است كه زماني براي سازمان سرمايه‌اي ارزنده بوده‌اند.

ناشناس گفت...

از اينگونه داستانهاي كه شخصيتشان حيوانات هست خيلي خوشم مياد .

ناشناس گفت...

سلام
اگر مي توانيد از مطالب ارائه شده در كلاس درستان را در وبلاگ قرار دهيد . پشاپيش از شما تشكر مي كنم .

ناشناس گفت...

لطفا در مورد هدفمند كردن يارانه ها هم بنويسيد .

افشین دبیری گفت...

بهمن خان این جناب ناشناس آخری درخواست خوبی مطرح کرده. من هم موافقم که کمی از داستان یارانه بازی و ارتباطش با اچ آر بنویسی! ارادتمند